��ѿ��ý

درررررررررررررررررررررررووووود
سلام بهزاد من 4 ساعت هست كه از مسافرت برگشتم واقعا جات خالي بود عزيزم
واي بهزاد اونجا همش ذكر و خيرت بود
من داشتم نق ميزدم به بابام كه مامانم گفت واي كي مشه اين بشري شوهر كنه ما از دستش راحت بشيم

كه يهو داداشم گفت ميديمش به بهزاد ببرتش لندن از دستش خلاص ميشيم
اينقدر خندم گرفته بود كه نگو بعد تازه مامانم گفت بيچاره بزاد كه ميخواد شوهر اين بشه كلشو كچل ميكونه بعد من گفتم خودش كچل هست مامانم ضايع شد
بهزاد اينقدر اعصابم خورده كه نگو تا يه خورده نق ميزنم ميگن شوهرت ميديما تا ميخوام تنها برم بيرون ميگن هروقت شوهر كردي با شوهرت برو بيرون اخه بديش اينه
كه دوست پسرام نمييان خواستگاريم وگرنه ازدواج ميكردم حتي بابام ديگه نميزاره برم ماشينشو وردارم با دوستام برم بيرون ديگه نميزاره ارايش كنم همشتازگي ها ميگه
هر وقت شوهركردي هر غلطي دلتخواست بكن بهزاد دعا كن يكي پيدا بشه بياد منو نجات بده راستي اداره ي پست ايران نميزاره برات سي دي پست كنم وگرنه ميكردم

بهزاد: لشگر من و کامران و هومن میایم نجاتت میدیم. بعد خودکشی میکنیم : )
سن تو منهم همینطوری بودم اصلا دلم می گرفت و حوصله خونواده و فامیل رو نداشتم وتنهای تنها خودمو حس می کردم و می خواستم با عشقم شب و روز کنم. مشکل این بود که کسی رو نداشتم...

قربووونت برم بشري

سلام بهزاد ببخشیددیشب نبودم.توروخداهفته بعدبامن تماس بگیر .راستی اصلاکافتون باحال نیست

بهزاد سلام خسته نباشید
میگما لا ندی شمارو :)) کسی نداره ها!!!
میگما ترسو هستی ها آره ؟ :)):)) :))

درووووووووووووود بهزاد جون

وای نمی دونی چی شد. دیشب خوشحال ساعت 12 می خواستم بیام تو وبلاگ که بابام قبل از من نشت پشت

کامپیوتر و شروع کرد به تمرین زبان انگلیسی. می خواستم جیغ بکشم.داد بزنم یا مو هامو لاخ لاخ بکنم اما

دیگه نمی شد.چون از صبح پای کامپیوتر بودم و دیگه کی جرات داره . با افسردگی و ملال بسیار رفتم بخوابم

تا حداقل فردا صبح بیدار شم و ببینم جمع�� چه خبر بوده و مطالب سانسور شده رو با حسرت بخونم. اما وقتی

صبح بلند شدم بگو چی شد.(گریه) دیدم بابام از دیشب تو اینترنت بوده و داشته بازی ان لاین بازی می کرده.

و دیگه ته کارت اینترنت هیچ چی نمونده. وقتی می گم معتاد شدم راست می گم حالا چه طور می تونی به من

جنس برسونی؟ کیه که درد ما رو بفهمه؟ بهزاد کمک...........................

خب اونجای همتون بسوزه!!! (چرا فکر بد میکنید منظورم دماغتون هست)

الان ساعت پنج و نیم صبحه و فکر کنم من تنها کسی هستم که بیداره!

سپاس از تو و بابک به خاطر عکس...
شب خوش!

بهزاد جان
اين طرفا نميای اقا...
اصلا انجارو تحويل نمی گيريد...

اوووو عجب بیکاری هستی تو:دی
بابا بیگی بخواب:))
آدم اینجا کامنت میذاره یه ربع بعد جواب میگیره:))
این مصاحبه بنیامین هم بیخودی بزرگ کردین به قران..

بهزاد: من دیگه از اینجا می رم خونه . بعدش یه نتیجه گیری از امشب می نویسم.
چند تا عکس هم از وسط راه می گیرم

من به تعطیلی کافه اعتراض دارم پول خدمه رو میدم باز نگهش دارین

بهزاد: باطری کامپیوتر خدمه داره وسط این کافه تموم می شه . بقل دستیش هم داره سیگار شدیدی می کشه که خفه قان آوره. وخودشو داره می جسبونه به من.
عکسهائی هم که گرفتم نمی ره رو وبلاگ دارم کلافه می شم.

بهزاد پاک نکن اینارو بذار باشه...
به خدا خسته شدیم دیگه از این دو شخصیتی بودن و پنهان کاری....
شب خیلی خوبی بود سپاس و بدروووود.

بهزاد: باشه نگهش می داریم.
ماها جراتشو داشتیم که یک کمی زندگیامونو لو بدیم. این واکنش به همه سالهای سال تشریفات و زور و اظلاعاته که دائمابالای سرمون بوده.

بهزاد تمدیدش کن خیلی زود میخوابی/
سانسورچی هم شدی

بیهزاد: الان دارم عکس کافه ای که توش هستم رو می فرستم روی وبلاگ .
سانسور چی آره... گاماس گاماس. آزادی رو بیشتر می کنیم.

آق بهزاد يه سوال كردم جواب ندادي دوباره ميپرسم شايد نديده باشي.
كدوم نظريه درسته؟
1-هيچ دختري حاضر به زندگي با بهزاد نيست
ويا2-بهزاد حاضر نيست با هيچ دختري زندگي كند.
يه چيزه ديگه ازم پرسيدي گفتي اينارو پاك كني يا نه: به نظرم اگه پاك كني بهتره ما كه اينترنتمون پرسرعت نيست كه زود مطالب باز بشه الان هم مي بيني كه لحظه به لحظه حجم لينك داره بالا ميره و باز كردنش سخت ميشه.

بهزاد: راستشو بخوای من حاضر نیستم با دختری زندگی کنم. اینکار و قبلا کردم . خوبی و بدی زیاد داره. من فهمیدم که با دوست دخترم دارم دائما زندگی می کنم و جای کس دیگه ای تو زندگیم نیست.
البته دوست دختر یعنی همین وبلاگ و شب هفتم و بزودی کارتون که روی اینترنت خواهد آمد.

فرزانه خانم من و امثال من که در ایران امروز کم نیستند عقل رو فرا روی خودشون قرار میدن و دنبال توهمات غریب نمیگردن نسل من دیگه بهشتی که فقط توش به شکم و زیر شکم پرداخته بشه نمیخواهیم ما سایه درخت شیر شتر و حوری نیازی نداریم
اصلا این منجی میاد چکار کنه ما که کاری باهش نداریم
.... بقیه اش به دست بهزاد کوتاه شد.....

بهزاد: امثال شما تو اروپا هم کم نیستن.

حتماً به همه خوش گذشت، ساعت هم از دو گذشت،
حدود بیست دقیقه، خوبه،
هوای تهران صافه، شبه مهتابه،
آرزو یادتون نره، عصر جمع�� از همیشه دلگیرتره،
این اما رسید به شب نیمه شعبان،
دعا کردم، دعا کنید و آرزو، برای...

شب خوش و کامروا باشین!

بهزاد جون معلومه ما دیر اومدیم همه خبشون گرفته نمیدونی این چند روز چه ضد حالی خوردم مامانم رفته مسافرت وبابام که در سال 6 ماه مسافرته حالا بست نشسته تو خونه همش مجبورم دهن دافمو بگیرم!

بهزاد: هررر هرررر هرررر

بهزاد خوش بگذره جای مارو هم خالی کن...
فرزانه عزیز من متاسفانه نه پوستری روی دیوار اتاقم دارم و نه طاق باز ! دراز میکشم و نه زیاد آب می خورم... کتاب هم خیلی زیاد می خونم... ولی فکر می کنم مشکلم دقیقا همون فکر کردن باشه... و استرس و نگرانی زیاد...
به هر حال ممنونم از را��نمایی شما.

اول اینکه جریان کامنتای این پست چیه که بی هوا آمارشون اینهمه بالا رفته؟؟؟؟؟؟
بعد هم اینکه من با این موزیکی که گذاشتی کلی از این دنیای خاکی دور شذم در عوضش یه عکس از کافه ی خودمون برات میذارم بلکه دلت بسوزه که چرا همچین کافه ای توی شهرتون نیست؟؟ این جور کافه ها فقط مخصوص ما ایرونی های داخل ایرونه داداش

مصاحبه ی بنیامین رو هم بذار دیگه.. خدامونو درآوردی!!!

بهزاد: فرناز یه چیزی بگو ...
فرناز: چی بگم ؟
بهزاد: خبر مصاحبه بنیامین رو.
فرناز: مصاحبه ین تا اطلاع ثانوی در قرنطینه یا بهتره بگم در آب نمک می مونه .

سلام خدمت فرناز خانم که امشب تو خبرا بهزادو حسابی تحویل گرفت .من تا حالا با هاشون حرف نزدم
راستی من جواب اون دوستی رو که به نظر من در رابطه با پاکی بهزاد ایراد گرفته بود بگم که من مطمئنم و قسمم مخورم ولی تازه به نمیگم پاکی میگم بی عرضگی بهزاد اگه با دافی باشه وفاداره

بهزاد: فرناز می گه: بدترین چیز اینه که آدم خبر خونه وسظ برنامه شب هفتم باشه فکر کنم همه بهش فحش می دن.
بهزاد در جواب به فرناز: من از خدامه که بجای 5 دقیقه بجای من 10 دقیقه از مردم فحش بخورن.

سلام بهزاد یه نظر نوشتم نمیدونم چرا ارور داد/خلاصه اینکه هر کی منجی خودشه ما منجی نخویم باید کی رو ببینیم نسل جدید ایران اعتقادی به این چیزا نداره فقط میخواد این یه شب سالو خوش باشن و دهن کجی کنن به قول تو به منکرات خلاصه اینکه اگه فیلم تنگسیر رو دیده باشی دیدی که بهروز میگه مگه خودم دستو پا ندارم که حوالش کنم به شمشیر بریده ابولفضل!!! حالا منجی چند کیلو هست ما خودمون باید کاری کنیم
این نظرای من چرا چاپ نمیشه؟؟؟

بهراد: تو هم روحیه بردیا توو وجودت داره فوران می کنه. موافقم صد در صد.

موضوع امشب گویا از اول «شب مهتاب» و آرزو بوده، فقط تبادل تجارب و قربون صدقه و ... تا الان وقت این کافه رو گرفته؛ کافه چی هم که خود در کافه ی دیگری سرمست افتادست!

بهزاد: اتفاقا الان داره آهنگهای سالهای 80 میلادی پخش می شه همه رفتیم تو فکر بیست و خورده ای ساله گی مون.
کافه مون خوب شلوغه.
امشب هر چی کناه بود رو داریم اعتراف می کنیم. این نکته اش خیلی مهمه.

سلام
همگی خسته نباشید
آقا کسی از جریان این نازنین فاتحی خبر جدید داره؟
کاش میشد یه کاری براش کرد!!!:(

می خواستم از طرف صاب کافه از همه بر و بکسی که تشریف آوردند ، معذزت بخوام .
راستش این عمو بهزاد من درست امشب کافه را باز کرد ، ولی خودش هم فکر نمی کرد اینقدر مهمون داشته باشه . واسه همین هم الان قند و چایی تموم کرده رفته سر کوچه بخره !
یک خورده هم زیاده روی کرده ( در مصرف آبجو ) و فکر کنم راه کافه را گم کرده باشه !

بهزاد: اولا درود دوباره. آبجو هم صرف شد ( پرونده می شه ) الان تو یه حمع خودمونی هستیم جاتون خالی. تعداد خیلی زیاد شد چه خوب.
نور ماه شهب جهارده از پنجره اینجا زده رو میز. سیب زمینی و کوکتل در حل مصرهه.

hi everybody
still someone here

به نظرم بی خوابی کاملاً ارادی و تلقینیه، باور کن خانم طنّاز! کتاب بخون، یکم به فردا فکر کن، زیاد آب نخور، طاق باز دراز نکش، پوسترهای روی دیوار اتاقتو جمع کن و ...

سلام از عصری که باکاردی خوردیم جاتون خالی وصلم به سقف الانم یه پیتزا گذاشتم تو فر و امدم اینجا که بچتم
اول بگم که پاک ترین و خجالتی ترین پسری ک دیدم بهزاد من نمیدونم چرا جوری برنامه اجرا میکنه که همه فکر میکنن هفت خته ولی به خدا حتی یی دختری که پا میده هم بهزاد نمیتونه کاری بکنه!!!
در ضمن اینکه بهزاد چت روم یه ایده خوب برای اون بهزاد بلور دات کامه ها

بهزاد: فکر نکنم کسی حرفتو باور کنه. ولی خودت می دونی که راست می گی.
بزودی آره بهزادبلور دات کام رو که راه انداختی می ندازیم تو جریان که دشمنا بیشتر شن.
پیتزا هم نوش جان

خوب انگار همه دارن میرن بخوابن...!
حالا من چی کار کنم که حالا حالا ها خوابم نمیاد؟!

به نظرم اسم کافه رو تغییر بده به «نیمه شب»، قشنگ تره.

سلام بهزاد جان من متاسفانه سه تا از فامیلامو تو یه تصادف از دست دادم و سه هفتست تو نت نیومدم، از اون وقت خیلی مطلب زدی اما بهزاد کی گفته که نیمه ی شعبان از نوروز با شکوه تر برگذار میشه! نوروز همه ی کانالا هفت سینو گذاشتن و ... اما نیمه ی شعبان یک روزه در ضمن نیمه ی شعبان رو فقط شیعه ها میگیرن و باعث افتخار ماست ای کاش یجوری با شکوه تر برگذار میشد، از حرفات معلومه اصلاً مذهبی نیستی همه ی دنیا قبول دارن یه منجی میاد و تو از روز تولد اون منجی ساده میگذری!؟ نمیدونم ما ایرانیا چرا اینطوریم زمان شاه که همه چی آزاد بود دورش نمیرفتیم میگفتیم بده گناهه اما الان که مملکت مذهبی شده اکثراً بی دین شدن! به هر حال از من به تو نصیحت راجع به مسائل مذهبی چیزی نگو

بهزاد: لطفا دراینجا اجازه نفس کشیدن بدین. بقیه جاها این حق رو بگیرین ولی اینجا دیگه دست شما نیست.
در ضمن تسلیت و امیدوارم که بتدریح روحیه ات بهتر بشه و برگردی پیش ما.

بچه ها من قصد رفتن دارم!!میخوام برم بکپم:D کاری باری؟؟ امشب خوب بود!!ولی این بهزاد بلد نیست درست پذیزایی کنه:D نه نه جون یه خورده این چیزا رو یاد بگیری بد نیستا:D من برم!!

Take care
Niko0o0 xxx

آق بهزاد راستي كدوم يكي از ايندو نظريه درسته و چرا
1-هيچ دختري حاضر به زندگي كردن با بهزاد نيست.
ويا
2-بهزاد حاضر به زندگي كردن با هيچ دختري نيست.
چرا يادت نره ها

بهراد: این منو یاده شعر اخوان ثالث میندازه. سنگی که روی هر دو ورش نوشته:
اگر زین سو بدان سویم بگردانی ... نمی دونم چی چی چی ... راز من رو بدانی.

آقا من دیگه برم بخوابم

خوش باشید، خوش بگذره

بهزاد، لطفا پاک نکن تا من فردا بیام بخونم !!!

خداحافظ همگی

سلام
همگی خوبيد.من ديشب اولين نفر پيغامی نوشتم و خيلی خوشحال از اينکه نفر اول شدم.بعد از 1ساعت فهميدم يه روز زودتر پيغام نوشتم و حسابی ضايع شدم.راستی نگفتم من از ميلانم و دانشجوام.انجا هوا خيلی گرم شده از چند روز پيش .برای همين شبا خابم نميبره...

اين بار مهمان ناخوانده نيستم. مي‌توانم گوشه‌اي دور در كافه‌ات بنشينم و از سرخوشي ديگران لذت ببرم. پاينده باشي.

اوه اوه!!!
بهزاد لای نظرات خفه شد!
حالا کی میخواد این پست رو پاک کنه فردا منکرات نبینه؟

اصلا میگم بهتره پاک نشه ... بزار همه ببینن این جا چه خبر بوده!

بی خیال منکرات!

راستی یکی بگرده ببینه این بهزاد دقیقا کجاست ... این نظرات اینقدر زیاده که این جسد بهزاد اصلا دیده نمیشه!

عباس جون دوتا سوال
اول از همه نوستالوژي يعني چي؟
دوم اينكه چند سالته؟
(( به منظور بد نگيري ))

ملت من میخوام برم بکپم:D البته اول یه خرده هری پاتر میخونم تا گیج و منگ شم بعد میکپم:D کاری با من ندارید؟؟:D

شبه مهتابه و بچه ها رفتن تو نخ زندگی خیلی خصوصی ت! be care!

عمو بهزاد جان عزیزم این اسم و فامیل من را گا.... یک بار مینویسی یاسر ، یک بار یاسر ک ، یک بار ....
آقا جان من ترسی ندارم از اینکه کسی بدونه آبجو می خورم یا چی چی دوست دارم .
اینجا بابا اونجوریا هم که تو فکر نیست به خدا !
البته منکرات هر از گاهی بر و بکس را یک نوازشی میکنه ، ولی ما دیگه عادت کردیم !

بهزاد:آقا راست می گی من شدم کاسه داعتر از آ ش.

بهزاد جون غصه نخور بابا!!ایرانه دیگه کاریش نمیشه کرد!!حالا تو خوبه اونوری!! همه چیزه اینجا یا افرا طه و یا طفریط(درست نوشتم؟؟:D)

سحر جون
بيا پيش خودم ...قول ميدم خداحافظي نكنم
( شوخي )
ولي در جواب سوالت مي تونم بگم كه
اصلاً واسه چي با هم دوست مي شيم؟
يا واسه تفريح و خوشگذرونيه كه سكس هم جزئي از كارهاي ديگه مثل سينما رفتن و مهموني گرفتنه
چرا نباشه؟
اگه دوستي واسه اينه كه ازدواجي باشه باز هم به نظر من بايد شريك سكسي رو تست كرد و پسنديد
معمولاً وقتي ما آقايون خداحافظي مي كنيم كه توي سكس سرخورده ميشيم چرا كه دختر مورد نظر ايده آل مناسب از آب در نيومده
البته در كنار اين مسئله از حق نگذريم كه يك سري از اين خداحافظيها هم به دليل لذت جويي ما هستش
در كل من به عنوان يك دوست پيشنهاد مي كنم كه به سكس به عنوان مورد سوءاستفاده قرار گرفتن نگاه نكني

معلومه که عکس Bez جونم رو دیدم!!پسر به این خوشگلی:D حسودیت میشه؟؟؟؟ تازه چند تا از عکساش رو زدم به در اتاقم:D بهزاد واست فرستادم عکسش رو دیدی یا نه؟؟؟:D

الیشا در اصل یک اسم پسرانه عبری (Hebrew) به "معنی خدا نجات دهنده من است" هست

بهزاد از خودت بگووووووو (جواب سوالای منو بده)

منم با الیشا که اسمش شبیه دختره ولی پسره موافقم!
بهزاد منو ببخش باید بهت گیر بدم ...
آیا تو با حسن کچل نصبتی داری؟ (من که تا یکی دو سال دیگه فامیلش میشم!)
بعدش آیا تو دوست دختر داری؟ اگه آره مثل خودت کچله؟ اگه نه پس چه طوری دوست دختر تو شده؟
یک سوال دیگه هم هست ...چرا مو نمیکاری؟
بعدشم الان که همه میدونن تو کچلی، پس چرا کلاه سرت میزاری؟ (اینقدر بهت گفتم کچل خودم اعصابم خورد شد، نا سلامتی منم کنارهای جلوی سرم موهاش ریخته!!)
راستی میدونستی اسم من تو اولشون مثل همه؟ اگه گفتی اسم من چیه؟

بهزاد: مو نمی کارم چون کار باحالی نیست. دوست دختر ندارم اگر هم داشتم باید موهاش پرپشت باشه. کلاه سرم می زارم که جبران کچلی بشه.
الان هم دارم می رم از یه باری بقیه کافه رو پذیرائی کنم. فعلا

موزیک کافه جالبه!
از کجا آوردیش؟

بهزاد: والا تو انبار صدای بی بی سی صدای کافه های واقعی اطراف دنیا هست.
من صدای یه کافه تو لهستان رو گرفتن با صدای پیانوئی که فقط برای زمینه کارهای رادیوئی ساخته شده اضافه کردم که حس یه کافه و کسی داره زنده توش پیانو می زنه رو بده.

منم نیکوام(میدونید که اسم دختره:D )
18 ساله از اهواز &عشق bez =))بهزاد بگو دیگه؟؟چندتا داف داشتی؟؟ زود!!من خوابم مییاد میخوام زود بکپم:D راستی الیشا من اسم پسر الیشا نشنیدم:D خب حالا شنیدم:D

بهزاد: چرا مهمه که من چند تا داف داشتم؟ بهر حال می گم چون قرار نیست اینجا چت رومی بشه . جای پج پجه.
من اول به دخترها خیلی وقادار بودم و بیشتر دو سه نفر تو زندگیم نبودن.
می گفتم باید عاشق بود.
الان اصلا اینجوری نیستم و حسابی قاطی کردم. همچین خبری هم نیست.
تنها میام تنها می رم . تیر می زنم ولی به سنگ می خوره.

ب��زاد!
می شه بگی دلت از چی گرفته؟ می دونم از این نیست که اینجا آدما بدون این که کسی ازشون بخواد یا قرار گذاشته باشن، همه با هم شادن؟
در ضمن تو مگه تا الان هفت سین نمی ذاشتی که می گی این دفعه می ذارم؟! خوب اینجا هم همه هفت سین می چینن، بعضی ها سال می آرن، عیدی می دن، و استراحت می کنن. نوروز هم اصلاً ربطی به این عیدا نداره، باور کن، اون ملّیه، اینا مذهبی.

بهزاد: دلم از این گرفته که چطور جو مردمو عوض می کنه! و بدون اراده با جریانی که براشون براه انداختن شنا می کنن و می رن. مشکل من اینه که به هیج وجه به این اندازه جشنهای ملی ما تشویق نمی شه و براش خرج نمی شه.
نه چندین ساله که هفت سین نذاشتم چون همیشه ایام نوروز دارم کار می کنم .
ولی سر سال تحویل میخ وای میستم و سالو تحویل می کنم.

وای چقدر این صدای کافت آرامش انگیزه:D الان احساس کردم واقعا توی کافه نشستم:D بهزاد من tel بدم هفته ی بعد میتلی بهم؟؟:D خیلی وقته باهات نحرفیدم دلم واست تنگیده:D آخه مدرسه ها داره باز میشه:)) منم دیگه فقط همین 1 سال رو دارم:D دارم بزرگ میشم:P

راستی بهزاددد من گفتم خودت کوشی؟(یعنی خودت کجایی) D:
خود کشی چیه عزیز دلم! ما تازه اول راهیم... فعلا هم زندگی و عشق و حال...
یه چیزه دیگه حالا آهنگای قدیمی شادمهر شدن ضایع؟(: وقتی که گفتی نرو... یادت که نرفته؟ D: حیف که تو گفتی و دوست دارم اگه کس دیگه بود... lol :D

سعی کنین سکس اول زندگیتون رو خوب برگزار کنین. ولی اگه با خل بازی همراه باشه بجای خود سکس خاطره ی خنده ها و خل بازیها تو ذهنتون میمونه مثل من و یه مدت زده میشین ازش!

چهار تا عکس رو نیگا نکن فکر کنی خبراییه!فقط تبلیغات و سروصدای دولتیه والا جشن های ملی پرشورتر برگزار میشه .

سلام بهزاد
خوبي؟ دلم برات تنگ شده. برات ميل زدم اما بي وفا جواب ندادي

بهزاد: گیتی جون من تازه الان ( شنب�� بعد از ظهر ) یادم اومذ که کدوم گیتی هستی.ببخشید. خوش آمدی. در کافه بعدی هم بیا که جبران کدورت بشه.

نمی دونم اولین باری که آرزو کردم، شب مهتاب بود یا نه، اما مطمئنم اولین باری که حالیم شد به چی می گن شب مهتاب، آرزو کردم!
و این که یه چنین شبی ـ نیمه شعبان ـ حتماً هم آرزو می کنم و هم دعا!

راستي بچه ها
شماها اگه يه روزي ايران كشور آزادي بشه
اولين چيزهايي كه يادتون مياد كه بخواهين انجام بدين چيه؟
در مورد خودم يكيش اينه كه با شلوارك بتونم برم بيرون
يكيش هم شبگردي آزادانه هستش
حالا ديگه لب ساحل رفتن و لب تو لب يار و اين چيزها سرجاي خودش
(;
شما چطور؟

سام علیک
هوای آلمان مهتابی هست من تو کافه دارم تنیس نگاه می کنم ماری شاراپوی جلوست
من که طرفدارشم

‏بهزاد جان يک ماه که خوبه، اپارتمان من 6 هفته است که تميز نشده، راستشو بخواي
‏تصميم گرفتم ظروف يکبار مصرف بخرم و توي اونا غذا بخورم که نه تميز کردن بخواد نه
‏شستشو. البته من شايد هر هفته يک يا دو وعده در خونه غذا بخورم باقيه سر کار و بيرون.
‏
‏آقا از ديت اشغال گفتي‌ : من چند ماه پيش بعد از 3 سال زندگي‌ با دوست دخترم از ‏هم جدا شديم و توي اين چند ماه چند تا ديت هم داشتم. با خودم فکر مي‌کردم که چقدر ‏دختر ها نسبت به سه سال گذشته چقدر عوض شدن ( شايد هم من عوض شدم)
‏به هر حال‏نگران نباش قدر مجردي رو هم بدون، به من يکي‌ که خيلي‌ حال ميده مي‌تونم هر هفته برم ‏الواتي‌ هه هه

چرا پسرها وقتی اول با دختر دوست میشن قربون صدقش میرن، بعد که خیالشون راحت میشه دختره عاشقشونه، فقط میخوان باهاش سکس کنن بعدشم خداحافظ؟

چی بگم!!!؟
ولی در کل خیلی خوشحالم که منکرات الان خوابه و این پست ها رو نمیبینه ...
هه هه هه این بهزاد خیلی باهوشه ها

حالا چی بگم؟

اصلا بزار آواز بخونم ...

آآآآآآآآوآآآآآی ی ی امان امان!!!

اوه اوه سقف کافه ریخت!!!!
بهزاد جان شرمنده ولی مجبوریم شب رو زیر سقف آسمون توی کافه بگزرونیم!

نمیدونم بم رو یادتون هست یا نه؟ ولی اون سال داشتم کنسرت اجرا میکردم اونم توی سالن مرکزی بم ...

حالا خوب شد فقط یک آواز کوچیک بود وگرنه فاجعه بم توی لندن تکرار میشد!

خوشبختانه همه هم سالم هستند ...

فقط یه سه چار نفری خدا رحمتشون کنه دیگه اتفاقه ...

به به چه قدر ** شعر گفتم دیگه خسته شدم!!!

جون بهزاد بحث های " ملی مذهبی " را بی خیال . بزار هرکی هر جور دوست داره حال کنه . اصلا هم ناراحت نباش هنوز هم عید اصلی همون نوروز ، مطمئن باش .
به جای این حرف ها برو سر سکس ، بستنی وانیلی ، آبجو ، شکلات و چیز های خوشمزه !!!

ببین بهزاد درسته الان مثلا عیده و همه جا چراغونی (تلویزیون هم تو میدون آزادی (شهیاد) جشن گرفته بودن که دعوا شد و برنامه رو قطع کردن!)
ولی باور کن هیچ کدوم از این عیدا حال و هوای نوروز و نداره هر چه قدرم که شلوغش کنن...
من و خانواده م هم امشب جایی نرفتیم...
اینم بگم که من یه مسلمونم البته بیشتر اسما همیشه م خودم و نزدیک به خدا حس میکنم حالا از هر راهی...
اینا رو گفتم...چون هیچ چیزی چ��ارشنب�� سوری و نوروز خودمون نمیشه... D:

سلام سلام منم اومدم:D راه رو باز کنید!! بهزاد یه سوال میشه بگی تا حالا چید هزارتا داف داشتی؟:)):D همه دوس دارن بدونن:D

بهزاد: بعدا می گم، یعنی دیرتر.

درووووووووووووووووووووودددددد

من اومدم. خوب خوبید؟ چه خبر؟ لطفا اول همه خودشون را معرفی کنن تا با هم بیشتر آشنا بشیم:
من الیشا (الیشا اسم پسره!!!) 21 ساله از تهران هستم

شما چی؟

درود بر بهزاد عزيز
خواستم بگم اين کافه رو بيخيال پاک کردنش شو.چون چيز جالبی از اب درمياد.

خب بچه ها منم از تهرون اومدم کافه . اول هم آبجو سفارش دادم که بهزاد به نمایندگی از من زد تو گوشش !
اینجا هوا صاف و در ضمن شب عید هم هست ( تولد امام زمان ) . من داشتم گزارش می نوشتم ولی باور کنید همه حواسم توی کافه جدید بود !
خلاصه هی رفرش کردم ببینم کی نظرات میاد بالا . حالا هم حوس یک آبجو دیگه کردم ولی جه فایده ، هی من حوس کنم ، هی بهزاد بخوره ( کوفتت بشه بهزاد)

‏علي‌ پرشن عزيز
‏دوست من اگر بخاطر سکس با کسي‌ دوست ميشي‌ که ديگه نبايد از اخلاق بد طرف زياد ‏شکايت کني‌ ؟ يا اجازه بدي روي اعصابت راه بره.
‏در ضمن از کسي‌ هم توقع نداشته باش که هميشه توي مود خوب باشه. شايد اون بنده خدا‏توي اون لحظه حوصله کسي‌ رو نداشته باشه.
‏راستي‌ عروسي‌ خوش بگذره. عروسي‌ ايراني‌ توي ايران براي ما شده فقط نوستالژي
‏اميدوارم نصيحت نکرده باشم
‏
‏بهزاد آبجو نوش جان من امشب بخاطر اين کافه بيرون نرفتم

‏سلام بهزاد و ديگران
‏‏بهزاد جان اين پاد کاست رو چرا بيشتر متنوع نميکنيد ؟ منظورم اينکه بجاي يک اپيزود بيست ‏دقيقه اي از يک موضوع چند موضوع رو ولي‌ کوتاهتر براي پاد کاست کار کنيد.
‏‏با سلام به بچه هايي‌ که از ايران هستند. خانوم، آقا خوش مي‌گذره ؟ من و بهزاد سالهاست ‏که ايران رو نديديم ( ببين چه سريع با بهزاد پسر خاله شدم ) مي‌شه بگيد از کجاي ايران ‏هستيد و فردا که براي شما روز اول هفته است چطور آغاز مي‌شه ؟ ممنون

بهزاد: اینهفته پادکاست متنوعه. راستی فردا من بعد از یکماه می خوام خونه مو مرتب کنم. البته از یکی خواستم بیاد کمک. به احتمال زیاد کار به جاهای باریک می کشه. البته به باریکیه یک راز.
بعدش هم سینما و یه قرار آشغال دیگه که دختره برام چشمشو خمار کنه و بعد از مستی فرار کنه بره خونه . ..
‏

خوب منم اظهار وجود...
حالا چی بگیم؟! خودت کوشی؟

بهزاد: خودکشی چیه ؟ امشب یعنی زندگی .... زیر نور مهتاب تو کافه نصفه شب.

salam khobin? chan vaght pish to www.bbcperian7.com mese chat rooma bacheha baham michatidan age onjori bashe va behzad to shabe haftom pma ro bekhone kheili bahal mishe . mer30 bye

جناب آقای صاب کافه ، میشه محبت کنید اون در را ( در کافه ) را باز کنید ؟
آخه ما یک خورده زود رسیدیم !
مشتری را که دم در نگه نمی دارن ....

saat nemidoonam chande be vaghte
landan vali inja too dahate ma (syracuse) hanooz zohre jome hast behzad jan damet garm ba in kafe bazi, man barash esm entehkab kardam az ketab esma
behesh begim kafe 14 :D

بهزاد: تو روخدا فارسی بنویسین. برین اینجا که تو پست " خبرای خوب" آدرس دادم انگلیسی ها رو فارسی کنین.

کاشکی این نظر به دستش می رسید و همه چیز رو می فهمید ( خیال واهی چون خیلی نفهمه) نیمام.ع.(اختصارا فامیلیش رو نوشتم) عزیزم خیلی دوستت دارم می بوسمت (کار به جاهای باریک کشید)
در ضمن بهزاد اگر من رو باز هم سانسور کنی من میدونم و تو
هر چی ..."نیما خیلی دوستت دارم "

عزیزم من امشب نمی تونم بیام چون دور از جون فردا می ریم خاک سپاری ...خواهشا هرکی این نظر رو می خونه یه فاتحه بفرسته.....مرسی فدای همگی

درود
اینجا-سوئد- هوا ابریه! امیدوارم شب باحالی بشه و همه حال کنن.
جلال

فردا مراسم ازدواج برادرمه
همه چيز تا حالا خوب پيش رفته اما احساس خوبي نداشتم امروز
انگار كه يه چيزي سر جاش نيست
يه قسمتي از ناراحتيم مربوط به دوست دخترمه
بعد از دوسال مجدداً با هم دوست شديم ولي رفتارش منو داره اذيت مي كنه
خيلي بي ميل نشون ميده خودشو
ديروز زنگ زدم گفت داره نهار مي خوره و بعدش زنگ ميزنه
كمي بعد اس ام اس داد كه مهمون داره و بعداً زنگ مي زنه و باز هم زنگ نزد
اينكار رو بارها تكرار كرده
و بارها خواستم كه ازش جدا بشم اما...اما راستش به خاطر سكسه كه اينكار رو نكردم حال و حوصله هم ندارم كه برم خيابون و مخ بزنم و كمي هم مي ترسم از اينكاراين باعث شده كه نسبت به خودم احساس نارضايتي داشته باشم
قسمت عمده اش اين بود منتظر نصيحت از جانب كسي نيستم و فقط مي خواستم احساسم رو گفته باشم

بهزاد: سکس چیزیه که بخاطرش حکومتها به هم می ریزه و زندگی های ناموفق حتی پایدار می مونه. من یه بار با دوست دختری بودم که همه چیزمون ضدیت داشت. حتی دختر ایده الم نبود ولی بخاطر اینکه باهاش تو سکس راحت بودم
باهاش موندم و حتی عاشقش شدم.
البته الان دیگه تموم شده (سه سال طول کشید). بهرحال تنها نیستی . بهت فردا خوش بگذره، شاید کس تازه ای پیدا بشه.

چه کافه باحالی داریم ، خوشم اومد .
اینجا آبجو هم دارن راستی ؟

بهزاد: آره اتفاقا جات خالی دو بطری صرف شد.