روزجهانی مولانا، کنسرت لندن، داود آزاد (با صدا)
1/10/2006, 10:42 AM
عکسها از سینا
ما دیشب تا ساعت دو داشتیم با سینا و بابک و خودم روی صدا و عکس این کنسرت کار می کردیم.
برعکس کنسرتهای اصیل خوش گذشت!
خیلی باحال شد.
کلیسای saint jhons هم خوب جائی بود.
حالا می بینین و می شنوین، که چی می گم.
خطر حمله تروریستی!
کنسرت داود آزاد ساعت هفت و نیم شنب شب تو لندن قرار بود شروع بشه.
ماها ( من و سینا عکاس) بیرونش قرار گذاشتیم و در اصلی رو پیدا نکردیم و رفتیم بالکنش
این عکس و گرفتیم . بعد امنیت سالن فکر کرد ما مزاحمیم یا بمب گذاریم ( بمب خنده) داد زد: آهای بیا پائین.
دلنگ دلنگ
اون پائین داود و گروهش داشتن صدابرداری می کردن. صدا خوب نبود . صدای سه تازو دابل بیس هم کم بود. داود کلافه بود. صدای خودش رو روی صحنه با تاخیر می شنوید.
داوود: اینجوری تمام تحریرهام خراب می شه مثله تلفنه که صدا رو اکو می ده!
آدرس درسته راننده گیجه
منوچهر حسین پور که هم رفیق قدیمیم هم مدیریت کنسرت و داشت، از فروش راضی بود.
و دائما پای تلفن می گفت: پس این مونیتور ( بلند گوی مخصوص نوازنده روی صحنه که صدای خودشو بدون اکو بشنوه) کجاست! نه بابا ، گفتم که از پارلمان میای پائین دست راست!...
350تا بلیط
بالاخره در باز شد و مردم ریختن توو. منو یاده جمعیت کنسرت بروی قدیم ا یرانی انداختن. زمانی که ایرانی ها تو لندن با لباس شب و کت و شلوار می رفتن کنسرت معین.
و بچه ها اصلا اهل کنسرت ایرانی نبودن ( بحث 20 سال پیشه). تعداد خانمها زیادتر بود! ولی داف کم بود.
موقع کنسرت بعضی ها سماع کردن. حتی یه خانمی داد زد "هو"( تو آلبوم عکس هستش.سرش پائینه).
اصل قضیه
داود آزاد شب کنسرت رو فورم بود. با اینکه اعصابش سر صدا برداری خورد بود یه لبخندی زد و گفت : وسط آنتراکت حرف می زنیم ، باشه؟
داود آزاد چندین آلبوم بیرون داده که یکی از کارهای استثنائیش " دیوان شمس و باخ " هستش.
صدای گزارش از شب کنسرت - قسمت اول
صدای گزارش از شب کنسرت - قسمت دوم
اون شب تار عالی زد ، تنبور محشر و سه تار که هم صداش ضعیف بود و هم اینکه به سبک تنبوری اجرا کردش که به قدرت دو ساز دیگه نبود. در یه قسمت همنوازیه سازهای کوبه ای بود که داود دف هم زد.
وسط دو کنسرت رفتیم پائین تو رختکن داود آزاد در حالی که داشت لباس عوض می کرد و بقیه ارکستر چیپس می خوردن و عکس می گرفتن با من حرف زد...
داود: اشعاری از مولانا انتخاب کردم که بیشتر درباره شمس تبریزه. سازهای مختلفی که همنوازی می کردن در اصل گویای روحیه مولاناست که می گفت " اهل همه جا و هیچ جا".
کنسرت دو قسمت داره . بخش اول تصنیف و آواز و بخش دوم بیشتر حالت ذکر و سماع داره.
خارجیای ارکستر
ایدری ین، پسری که دبل بیس می زنه ( ساز بزرگه) عضو ارکستر جوانان لندنه و علی نوربخش از گروه موسیقی سیمرغ دف می زنه( خارجی نیست ولی اینجا باید حرفشو می زدم).
و یه آقای هندی به اسم پن دیت که استاد تبله بود و خیلی هم شوخ.
مابین آهنگها یه آقای انگلیسی ترجمه شعرها رو می خوند و خارجیا حال می کردن.
مولانا شوخ بوده!
من از این آدم خوش اخلاقتر و شادتر، نوازنده ندیدم. وسط کار ( البته تو تمرین) با یه دست تلفن با یه دست رنگ می زد، با همه می گفت و می خندید.
منو یاده دکتر نوربخش انداخت که یکروزه (13 سال پیش) رفتم خانقاهشون. دیدم یه نفر با صدای بلند می گه و میخنده. تو اتاقی بود که پر از کشکول و داس و اینجور چیزها بود.بیرون که آمدن دیدم پیر طریقته!!! آیا مولانا هم، اینجور آدمی بوده؟
آخرش
کنسرت خوش گذشت. نقص فنی صدا در قسمت دوم بهتر شد. یکی دو بار خود داود جان میکرونها رو با اخم جابجا کرد که صدا بهتر بشه. آخرش یه آهنگ ترکی خوند که خیلی حال داد.
مردم موقع اتمام رو پا وایسادن و بحدی دست زدن که همه مامورای امنیت سالن که اکثر دختر بودن، گوشاشونو گرفتن
( البته ساعت ده وخورده ای تموم شد).
آخر سر دو تا دختر جوون اهل لندن از علی که دف می زنه سراغ کلاس دفشو گرفتن. داود کلی امضا داد.
هیچکسی متوجه پسرسیاهپوستی که بیس می زد نشد. تبله نواز هندی هم با خنده دو سه نفری رو بفل کرد و رفت.
خدا کنه کامپیوترم خراب شه
موقعی که همه داشتن سالن رو تخلیه می کردن با الناز آشنا شدم که متخصص کامپیوتره و قرار شد دفعه بعد که کامپیوترم ویروس می گیره.
بدم تعمیرگاهش که راش بندازه.
توجه تو جه
آدرس مستقیم این وبلاگ www.bbc.co.uk/blogs/r7 یا www.behzadbolour.comهستش.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اظارنظراارسال اظهار نظر
bad nabod
vali khobam nabod
در مورد اين نظر شکايت کنيد
سلام بهزاد a.k.a اون آقاهه!
مثل اينکه کار از يک دکتر گذشته و به يک تيم پزشکي احتياج دارين!
راستي چه مترجم پينگيليش خوبي اينجا هست :)
بهزاد: الناز کجا بودی دکتر ؟ همه منتظرتن!
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد عزيز
يه ويروس در ميلم دارم. پيداش کردم برات ميفرستم اگه کافی نبود يه کار راحت تر بکن برو تو فايل ويندوزت هر چی که حس کردی کاربردی تره پاک کن. ويروسو کجا بفرستم؟؟
من به نادر ويروس بدم!!!!!خواستم کمکش کنم .
lol
بهزاد: خیرخواهی شما بچه ها منوبحدی احساساتی کرده که دارم زار زار گریه می کنم.
ممنون از رانمائی و دلسوزی برای نادر و بقیه دانشجوهائی که از خونه وزندگی دور خواهند بود و به خوابگاه خواهند رفت ( جائی که برای حفظ ظاهر خیلی کارها اجباریه).
در مورد اين نظر شکايت کنيد
سلام به همه
خواهش ميکنم ايدا.وظيفه بود تبريک بگم.
بهزاد از امروز 24 ساعته تو سايت های غير اخلاقی ولو شوتا ويروس بگيری يا به برو بچ بگو برات ويروس بفرستن.
بچه ها يادتون باشه برا بهزاد دعا کنين که زودتر ويروسی شه.
نادر باهات همدردی ميکنم منم تازه رفتم دانشگاه .فقط تو تهران موندم مثل اينکه قراره بيای تهران کاری داشتی بگو برات انجام بدم.
بهزاد: رسول جان این ویروس رو به من بده کارم راه بیافته بذار نادر بی ویروس دانشگاه بره.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درود
بهزاد ؟ نمیخوای یه مطلب در مورد عروس و داماد بنویسی ؟ اینا رو گفتم که به کامیار و آیدا از بچه های گل وبلاگ تبریک بگم .
آیدا و کامیار عزیز براتون بهترینها رو آرزو میکنم .
(^o^)
بهزاد: اگه عروسی دعوت بشم حتما یه چیزی می نویسم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
در مورد اشکالات فنی صدا گفتی ، یادش بخیر پارسال کنسرت شجریان در تهران ، با اینکه توی یکی از مدرنترین سالن های کنسرت ( سالن وزارت کشور ) برگزار شد انقدر صدا قطع شد که شجریان به حالت قهر صحنه رو ترک کرد.
(مشکل این بود که میکروفون های بدون سیم ، باطری لازم دارن و ظاهرن متصدی خصیص باطری های بی کیفیت توشون گذاشته بود )
این کار شجریان البته هم حق بود هم ناحق ! چون مردمی که با قیمت های وحشتناک ( بالای 20 هزار تومان ) رفتن به دیدن شجریان چه گناهی کردن که ایشون یکهو صحنه رو ترک کردن ...
بهزاد: فکر کنم اگه شجریان این نکته آخر تو رو خونده بود هیچوقت سالن و ترک نمی کرد.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
دددددددددددرررررررررروووووووووددددددد
من اصلا" هیچ نظری درمورد مطلب بالا ندارم فقط اییییییییی داددددد ایییییییی بیدادددددددددد ایییییییییییی فریاددددددددد
این تریبون فریاد غریب افتاد بابا یه سرکی هم به این بدبخت بزنید همین نه نه
راستی چرا ما توی این وبلاگ صفحهء جوک نداریم
هرکودوم از برو بچ که موافقا" اولین
جوکو خودشون بگن
دوستار همیشگی تو زهرا راحله
بهزاد:توهمه سایتها اینجور چیزا هست. ولی می تونین بفرستین و بعد من منتخبشو چاپ کنم.
جوکها ولی نمی تونه قومی باشه. این اصوله بی بی سی هستش. خیلی هم بیتربیتی باشه نمی شه چاپش کرد.
تریبون فریاد توو بهزاد بلوردات کام فعلا کامل نیستش توش نرین تا بعدا
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درووووووووووووووود
سلام بهزاد جان
خوبی
خیلی بهت خوش گذشته نه؟
جای ما واقعا خال بوده نه؟
خوشم میاد هیچ کودوم از شب هفتمیا یادی از ما نمی کنن.
درسته کم میام ولی دلم همیشه با شماست.
اگه وقت کردی و یه سری هم به ما بزنی که دیگه تو پوست خودمون نمی گنجیم.
بهزاد: خوشبحالت که زمینه وبلاگت سیاهه. من حسودی می کنم چون تو بی بی سی همه چیزسفیده.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
مرسي رسول،نيكو و طناز.عروسي خودتون ايشاالله.
من خيلي از كنسرتاي موسيقي سنتي خوشم مياد.يه بار رفتم به كنسرت شجريان.محشر بود.خاطرش هنوز هست تو ذهنم.
اين اشكالاي صدايي كه گفتين ياد يه كنسرتيم انداخت توي اروميه كه يه گروه جووني بودن.صداگذاريشون وحشتناك به معني واقعي كلمه بود.وسطشم مدام صداي انفجار مي اومد.تا آخرشم صداي تاري كه يه دختري ميزد رو نشنيديم.
بهزاد: یه خاطره از 20 سالگیم بگم که شبیه تار این دخترخانمیه که صداشو نشنیدی.
عید بود و سالن شهرداری تو لندن و 300 نفر ایرانی. رفتم روی صحنه آهنگ " دخترفراش باشی" روبزنم. همون اول محکم زدم روی سیمها.
خرک سازم پرید وسط جمعیت.( خرک سیم و بالا نگه میداره که صدا بده). رنگم شد لبو. شانس آوردم مردم شروع کردن دست زدن.منم خوندم. تا امروز اون خرک پیدا نشد وخاطره اش پاک نشد.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
سلام یا به قولی درود بهزاد
مطالب این پستت را خواندم جالب بود.
یک پیشنهاد:برای اینکه وبلاگت پربارتر و پر بیننده تر بشه یک بخش به وبلاگت اضافه کن تحت عنوان خاطرات بهزاد و در این بخش به خاطرات خودت وسایر افرادی که با انها ارتباط داشته مثل خواننده ها و یا شخصیت های دیگر بپرداز و به صورت قسمت های دنباله دار ان را در وبلاگت بگذار.اگه خواستی نظرت را در این مورد بگو
راستی اون قولی که در مورد پرس و جو در اون مورد به من دادی یادت هست یا وعده ی سر خرمن بود. اصلا یادت هست چه قولی دادی.
بهزاد: یادم نیست ببخشید ولی در خدمتم. این وبلاگ توانائی محدود داره. باید برم از محمود بپرسم که می شه اینکارو کرد یا نه؟
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خوش به حاللللللللللتون.
بليط گيرمون نيومد،رفتيم کلاب به جاش!خيلی هم بد گذشت....
ps:يارو که گفته بود اول بايد ضرب ياد بگيری تا...اسمش علی نبود اگه ميشه تلفن کلاس يا آدرسشو بگو. لاقل يه هنری ياد بگيريم قبل از اينکه از اين دنيای فاني بريم ...
بهزاد: خدا رو شکر که اون آقاه ازت نخواسته بود که روی زانوش بشینی یاد بگیری ! چون به من اینم گفت! چشب علی رو بگیرم بهت میدم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درود دوووورووووووووووود
بهزاد ؟ بهزاد ؟ نیستی ؟
خب بچه ها بهزاد نیست و قراره من یه مطلب داغ براتون بزارم .
با سلام ، به خبری که هم اینک به دستم رسید توجه فرمایید : در طی بازدید از یک سایت غیر اخلاقی توسط یکی از ایرانیان مقیم لندن با نام مستعار ب ب ( بهزاد بلور ) رایانک ایشان ( لپ تاب ) مورد هجوم حمله های انتحاری ویروسهای تروریست قرار گرفت که در این حادثه به خود آقای ب ب خسارت جانی وارد نشد اما رایانک ایشان از نظر نرم افزاری بشدت آسیب دید که در حال حاضر تحت درمان زیر نظر مستقیم دکتر الناز قرار دارد .
خبرها حاکی از آن است که ایشان ( ب ب ) بینایی خود را قبلا در حملاتی توسط دختران دلربا تا حدودی از دست داده بودند که خوشبختانه چشمان ایشان نیز تحت مداوای خانم الناز قرار دارد ، امیدواریم که این ایرانی خوش ذوق از تاری درآمده و جهان را با تمام دافهایش دوباره زیبا بنگرد .
اینجا لندن است وبلاگ بی بی سی
هم اینک به موسیقی گوش میدهیم .
لاو لاو لاو لا لا لاو لاو
(^_*)
بهزاد: خدا کنه.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
دروود
بهزاد جان عزیزم...
آقا نمی دونم درباره این پستت چی باید بگم...!!؟
فقط اینکه ایکاش من هم بودم!!!
بهزادی خوابتو دیدم!!!!!
من و تو داریم پیزا می خوریم تو داری وبلاگ رو چک می کنی!!!
من ازت خواهش می کنم بده منم ماله خودم رو چک کنم... تو می گی نه! نمی شه!!!
حالم رو تو خوابم گرفتی!!!!
مخلصیم به من بسر
چاکرم
بدروود - منتظر تماسممممممممممم
در مورد اين نظر شکايت کنيد
انقدر دستگاه بدست عکس نگیر ( ویس ریکوردرتو میگم ). عقده ای شدم !
صدا کو کج کلاه خان ؟
آخی نادر قراره از جمع ما منحرفها بره بیرون ( با توسری) و بره دانشگاه (صراط المستقیم! ) درود بهت نادر جان و موفق باشی ( اگه تا قبل از رفتنت این کامنت توسط بهزاد چاپ بشه البته )
داوود آزاد آدم باحالیه تو یک کنسرتشون در سوید از نزدیک دیدموشن ... بر عکس چهره ای که تو عکس آدم ازش تصور می کنه اصلا آدم خشنی نیستن!درود بهش و منتظر صداها هستم.
از بین بچه های وبلاگ کسی از پاریس هست ؟ و اگر هست اجرای دیشب گروه نادر رجب پور رو در مورد مولانا کی دیده ؟ من تو تمرین های گروه در تهران بودم و بی نهایت مشتاقم بشنوم که اجرا در پاریس خوب بوده یا نه چون نادر که مربی باله ی گروه بود خیلی زحمت کشیده بود . علی و نلی ( از بالرین های جوون ایران هستن) هر دود خیلی سخت تمرین کرده بودن . امیدوارم کارشون خوب شده باشه ... دمشون گرم انی وی !
و منتظرم که بیان تهران برم سراغشون
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد بالاخره گزارشات به يه دردي خورد چون من اين آقاي آزاد و نمي شناختم يك بار كه از يك سفر برمي گشتم راننده من كه مسول تشريفات بزرگترين كارخانه صنعتي ايرانه كلي از اين آقا تعريف كردو و اهنگشو برام گذاشت
راستي تو كه زدي تو كار عرفان يكم با معرفت باش مي گي چرا خودت خوب مي دوني
در مورد اين نظر شکايت کنيد
اون قسمت که
"هیچ کس متوجه پسر سیاه پوستی که بیس میزد نشد.تبله نواز هندی هم با خنده دو سه نفری رو بقل کرد و رفت"
رو دوست داشتم.خیلی نوستالژیک بود.(هه هه هه)
در مورد اين نظر شکايت کنيد
kheyli badi
bad bad bad
be har hal man nazli hastam
onmoghe ha ke barnamato gosh mikardam 15 salam bod vali alan 19 salam shode
be bloge manam sar bezani gogoli
بهزاد: نازلی جان گوله حرصی. حالا هم که بعد از هراز سال منو می بری اعدام فینگیلیشی می نویسی . من فقط از روی اینکه دوباره ندونسته شک کنی قسمتیشو چاپ کردم ولی هرگز فینگیلیشی چاپ نمی کنم.
دقت کن بعد قضاوت کن. چون این نظر هم نباید
چاپ می شد . بهرحال خدا رحم کن که یه دشمن دیگه به این جمع اضافه شد.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
دروود بهزاد :
خیلی خیلی خیلی حال داد و به عبارتی ترکوندی . ای ول . این از این
خب میریم سراغ آشنایی جدید :
بهزاد الان یه یک هفته ای میشه به سایتای سکسی سر نزدی ، نه ؟
پس برو یه سر بزن شاید یه ویروسی از نوع (O_O) یعنی HOT بگیری و اون کامپیوترکت رو ببری پیش الناز که شاید از تاری در بیای .
نکته : بهزاد چون میدونم جنبه شوخی داری باهات شوخی میکنم ، ا ناراحت شدی ؟ چی ؟ از جلو چشمت خفه شم ؟؟؟ نه نه نه خودم میرم نه نه نه نه کفش نه تو رو خدااااااا آخ خ سرم م م
این لنگه کفش چقدر شیبیه کفش تو پای آقای داود آزاد هستش . بهزاد ؟!؟!
منتظر صدا هستم و باز هم ممنون و متشکر بسیار زیاد
(^L^)
در مورد اين نظر شکايت کنيد
منم میخوام:D حال کردینا:D
در مورد اين نظر شکايت کنيد
فضای کنسرت از روی عکسها زیاد چنگی بدل نمی زنه ولی کنسرت قطعا با حال بوده
بهزاد: خانم صبر کن. نصفه عکسها هنوز نرسیده.
این سینا هم چند تا عکس کلیدی رو نفرستاده ( باباش امروز از ایران میاد گیجه). یه گالری عکس هم دارم که ببینی شاید خوشت بیاد.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
دروووووووووود بهزاد جان.
اول به آیدا و کامیار تبریک میگم و امیدوارم همیشه با هم بمونن...
خوش تیپ شدیا بهزاد کلک از بعد کنسرتم بنویس!
ولی سپاس از گزارش خیلی خوب و عکسا(بازم بذار+صدا)
یادت نره فردا ساعت 8 بیای تولدم دیر نکنی منتظرم! شادمهرو سهراب MJ ام بیار با خودت اگه زحمتی نیست!
فعلا که بازار کادو کساده ببینم تا فردا چه خبر میشه! D:
فعلا... خوش بگذره.
بهزاد: مبارک باشه تولدت اونا اگه وقت نداشتن با داود آزاد میایم تولدت ... هررر هررر هررر
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد جون چه خوشتیپ شدی. اون خانوم که گفتی گفت هو معنیش چیه؟ داشت مسخره می کرد؟
بهزاد: نه اصلا رفته بود تو خلصه . چون خیلی ها از خانقاه نوربخش لندن آمده بودن کنسرت.
بهزاد جون وبلاگم رو اپ کردم این هم ادرسش هست اگه قابل دونستی یه سر بزن .بچه ها یی هم که از انجلینا جولی خوششون میاد خوشحال می شم
. بهم سر بزنن
www.anjelina777.blogfa.com
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درووووووووووووووووووووود
بهزاد جون کی میشنویم؟ این جا که چیزی نیست.
بهزاد: خیلی کار می بره. منم روز تعطیلم و بعد از ظهر هم قرار دارم و دیشب هم نخوابیدم. اجازه بدین چشب.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درووووود
بهزاد من هم دلم بارون پشت پنجره میخواد وای ی ی ی اون هم با چای ی ی ی ی ی
خوش بحالت (^_*)
منتظرم ببینم که دیشب چه کردی ، خوشحالم که بهت خوش گذشته .
بهزاد: البته کسانی که اینو می خونن بدونن که اول این پست نوشته بودم: توو لندن بارون میخوره به پنجره و چائی دم کشید. پس بریم توو پست.
ولی دیگه پاکش کردم.
بدرود
در مورد اين نظر شکايت کنيد